و اِنْ خِفْتُم شَقاق بَيْنهِما فَاْبعَثوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ و حَكَماً من أَهْلِها اِنْ يريدا إصلاحاً يُوَفّقِ اللهُ بَيْنَهُما اِن اللهَ كان عليماً خبيراً.

«نساء- آيه 35»

و اگر از ناسازگاري ميان زن و مرد بيم داريد، داوري از كسان مرد و داوري از كسان زن تعيين كنيد، اگر آنها سرسازگاري داشته باشند، خدا ميانشان آشتي خواهد داد. بي‌شك خداوند دانا و آگاه است.

همانگونه كه از ترجمه آيه پيداست، خداوند متعال يكي از راهكارهاي اساسي براي حل اختلاف در دعاوي خانوادگي را داوري تعيين نموده است.

در مقررات و قوانين كشور ما در قبل و پس از انقلاب، ارجاع اختلاف زوجين به داوري، گنجانده شده است. ماده 5 قانون حمايت خانواده مصوب 15/11/1353 مقرر داشت «دادگاه در صورت تقاضاي هر يك از طرفين مكلف است موضوع دعوا را به استثناي رسيدگي به اصل نكاح و طلاق به يك تا سه داور ارجاع نمايد. همچنين دادگاه در صورتي كه مقتضي بداند راساً نيز دعوي را به داوري ارجاع خواهد كرد.داوري در اين قانون تابع شرايط داوري مندرج در قانون آيين ‌دادرسي نمي‌باشد. مدت اعلام نظر داوران از طرف دادگاه تعيين خواهد شد...»ضمناً در تبصره آمده است در صورتي كه طرفين داور معرفي نكنند يا به تعيين داور تراضي نكنند دادگاه داور يا داوران را از اقربا يا دوستان يا آشنايان آنان انتخاب خواهد كرد و اگر افراد مذكور قبول داوري نكنند از افراد ديگر استفاده مي‌شود و در ماده 6 آمده كه داوران سعي در سازش نموده و در صورتي كه موفق به اصلاح نشوند نظر خود را در ماهيت دعوي به دادگاه به صورت مكتوب اعلام مي‌كنند.



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

 

سؤال 92-خانمیهمسرشديوانهاستواينامربهاثباترسيده،آيا بدونگرفتنطلاقمیتواندصيغهيکمردزندارشود ؟

پاسخ : زن شوهردار تحت هيچ عنوان نمی تواند ازدواج نمايد ، اعم از دائم يا موقت ، ولو اين که همسر وی دچار جنون بوده و جنون وی نيز اثبات شده باشد . مطابق ماده 1050 از قانون مدنی هرکس زن شوهر دار را با علم و آگاهی به اين که دارای همسر است و يا در عده طلاق يا وفات است ، به عقد خود درآورد عقد باطل و آن زن بر شخص حرام ابدی می شود و اگر عقد از روی جهل واقع شود عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود ، به اين معنی که اگر خانم پس از طلاق و گذشت ايام عده اراده کند می تواند ازدواج نمايد. ماده حسب ماده 644 از قانون مجازات اسلامی نيز هر زنی که در قيد زوجيت يا عده ديگری است، به عقد شخص ديگری درآيد در صورتی که زناشويی صورت نگرفته باشد و هر مردی که زن شوهردار يا زنی را که در عده ديگری است برای خود تزويج نمايد در صورتی که منتهی به مواقعه ) زناشويی به معنای خاص خود ( نشده باشد به حبس از شش ماه تا دو سال و يا از سه تا دوازده ميليون ريال جزای نقدی محکوم می گردد . قابل ذکر است که اين مجازات در صورتی است که عمل عالما صورت گيرد.

سؤال 93-آيامردمیتواندبدوناجازههمسراولاقدامبهعقدموقت نمايد؟

پاسخ : مرد می تواند اقدام به عقد موقت نمايد و در اين خصوص نيازی به اجازه همسر اول نمی باشد .

سؤال 94-اگرمردیبعدازبيستسالزندگیزناشويیوداشتندوفرزند ،زنديگریرابهعقدموقتدرآوردهوبههمسروفرزندخود نفقهایندهدچهمیتوانکرد،آياهمسراولمیتواندمهريه خودرامطالبهنمايد؟

پاسخ : همسر اول می تواند مطابق قانون در خصوص وصول مهريه خويش اقدام نمايد ، مضافا به اين که نفقه نيز از طرق کيفری و مدنی قابل مطالبه است و فرزندان نيز چنانچه به سن قانونی رسيده باشند شخصا می توانند برای مطالبه نفقه اقدام نمايند و در غير اين صورت مادر ايشان از طريق مراجع ذيصلاح اقدام می نمايد.

سؤال 95-اگرزوجبدوناجازههمسراولاقدامبهتجديدفراشنمايدآيا زنمیتواندطلاقبگيردودرصورتاقدامبرایطلاقآيازوجه میتواندمهريهخودراوصولنمايد؟

پاسخ : يکی از شروط ضمن عقد ازدواج حق طلاق زوجه در صورت ازدواج شوهر بدون رضايت همسر اول و يا عدم رعايت عدالت فيمابين زوجات می باشد ،مضافا به اين که ماده 17 قانون حمايت خانواده نيز چنين حقی را برای همسر اول محفوظ دانسته است و در اين موارد مهريه نيز قابليت وصول دارد.

سؤال 96-اگرزوجهاطلاعيابدکههمسرشازدواجموقتنمودهوعلاوهبر آنبامنشیخودنيزرابطهدارد،چگونهمیتواندتقاضای طلاقنمايدکهحقوحقوق 28 سالزندگیخودرانيزدريافت نمايد؟

پاسخ : زوجه در هرحال می تواند حق و حقوق خود را که عبارت از مهريه و نفقه و اجرت المثل می باشد ، مطالبه ووصول نمايد ، به ويژه که در حال حاضر با الحاق تبصره ای به ماده 336 از قانون مدنی در زمان زندگی مشترک و يا فوت همسر نيز می توان اجرت زحماتی را که در منزل زوج متحمل شده است دريافت نمايد .

سؤال 97-چنانچهزوجسهدانگازملکخودرابههمسرشمنتقلنمودهو پسازبيستوهشتسالاقدامبهجدايینمايدآيامیتواند ملکرامستردنمايد؟

پاسخ : ملکی که توسط زوج به همسرش انتقال قطعی يافته ، قابل استرداد نمی باشد.



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

تلف بعضی از مبیع : 

در صورتی که بعضی از مبیع تلف شود باید دو حالت تفکیک قائل شد .

1- پاره تلف شده اصالت دارد و در مبادله سهمی از ثمن در برابر آن قرار گرفته :

در این صورت عقد نسبت به پاره تلف شده ( منفسخ ) و نسبت به بقیه صحیح است ولی خریدار با توجه به خیار تبعیض صفته خیار فسخ دارد . ( البته به نظر شهیدی فقط مشتری به استناد ماده 388 حق فسخ دارد )

2- مبیع تجزیه ناپذیر است و بخشی که تلف شده سبب نقص آن می شود ، بدون اینکه جزئی از ثمن را به خود اختصاص دهد .

در این مورد طبق ماده 388 اگر قبل از تسلیم در مبیع نقصی حاصل شود ، مشتری حق خواهد که معامله را فسخ نماید . ( کاتوزیان )

دکتر شهیدی معتقد است : ( به استناد ماده 425 و 422 حق اخذ ارش یا فسخ دارد .

تفاوت نقص و عیب :

نقص از بین رفتن وصف کمال است ( ماشینی فاقد موتور باشد )



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
فرق تفکیک و افراز چیست؟

 
           
پ
      گزارش تخلف  

 

پیوند همیشگی پاسخ هرچند بعضی از حقوقدانان و وکلا و یا اهل قانون ممکن است فرقی بین افراز و تفکیک قائل نباشند و در بعضی از قوانین هم متاسفانه بین افراز و تفکیک خلط شده باشد ولی باید گفت که افراز و تفکیک دارای دو مفهوم حقوقی است که به بیان آن می پردازیم .
اصطلاح تفکیک که در حقوق جدید ایران پدید آمده است از جهاتی با مفهوم افراز و تقسیم مشابهت دارد.
تفکیک:تفکیک در عرف ثبتی عبارت است از تقسیم مال غیر منقول به قطعات کوچکتر مثلا زمین به متراز 5000 متر که مالک یا مالکین آنرا به قطعات 500 متری تفکیک تقسیم می کنند.
افراز:افراز در اصطلاح قضایی و ثبتی عبارت است از جدا کردن سهم مشاع شریک یا شرکا و یا به تعبیری دیگر افراز عبارت است از تقسیم مال غیر منقول مشاع بین شرکا به نسبت سهم آنان.
تقسیم:
تقسیم اعم است از تفکیک و افراز و غیر آن. مثلا هرگاه کسی فوت کند ترکه او بین ورثه تقسیم می شود و این ترکه شامل اموال منقول وغیر منقول می شود ولی در این موارد اصطلاح تقسیم ترکه بکار برده می شود نه افراز یا تقسیم.
فرق تفکیک و افراز:
1)در تفکیک لازم نیست ملک غیر منقول مشاع باشد یعنی یک نفر که مالک 6 دانگ زمین بزرگی است می تواند انرا به قطعات کوچکتر تفکیک و تقسیم کند همانطور که اگر چند نفر مالک آن باشند می توانند آنرا تفکیک کنند اما در افراز لازم است که ملک مشاع باشد و در مورد تقسیم ملک غیر مشاع و غیر مشترک این اصطلاح به کار نمی رود
2)اگر ملک مشترک و مشاعی تفکیک شود حالت اشاعه و اشتراک آن از بین نمی رود یعنی پس از تفکیک نیز شرکا در هر قطعه ای به نسبت سهم خود مالکیت دارند. امادر افراز سهم شریک مشخص و معین می شود و از حالت مشاع بودن و اشتراک خارج می شود.
3)در افراز ملک بر مبنای سهام شرکا تقسیم می شود مثلا اگر زمینی بین دو نفر مشترک باشد باین نحو که یکی از آنها 2 دانگ و دیگری 4 دانگ آنرا مالک باشد د ر موقع افراز آن زمین به دو قسمت متساوی تقسیم نمی شود بلکه به دو قسمتی که ارزش یکی از آنها دو برابر دیگری باشد تقسیم می شود. اما اگر ملک مشاعی تفکیک گردد معمولا تفکیک بر اساس میزان مالکیت شرکا صورت نمی گیرد بلکه به ترتیبی که مثلا فروش قطعات سهل تر باشد انجام می شود.
4)چون در افراز باید سهم شریک متقاضی افراز مشخص و جدا شود ممکن است بین شرکا بر سر صحت افراز و مطابق بودن یا نبودن آن با میزان مالکیت مشاعی شریک اختلاف حاصل شود لذا تعیین تکلیف نهایی آن با دادگاه و مراجع قضایی است اما تفکیک چون عنوان تشخیص و تمییز حق و جدا کردن سهم مالک مشاعی را ندارد لذا هیچوقت جنبه قضایی نداشته و همواره در صلاحیت اداره ثبت است.
برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب
حقوق ثبت ؛ دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی
حقوق ثبت اسناد و املاک؛ غلامرضا شهری.

برگرفته از پرسمان



ارسال توسط عباس کیانی اکردی

وظائف و اختیارات مجامع عمومی عادی و مسئولیت های قانونی رئیس مجمع. ماده86- مجمع عمومی عادی می تواند نسبت به کلیه امور شرکت به جز آنچه که در صلاحیت مجمع عمومی مؤسس و فوق العاده است تصمیم بگیرد. ماده87- در مجمع عمومی عادی حضور دارندگان اقلاً بیش از نصف سهامی که حق رأی دارند ضروری است اگر در اولین دعوت حد نصاب مذکور حاصل نشد مجمع برای بار دوم دعوت خواهد شد و با حضور هر عده از صاحبان سهامی که حق رأی دارد رسمیت یافته و اخذ تصمیم خواهد نمود. به شرط آنکه در دعوت دوم نتیجه دعوت اول قید شده است. ماده88- در مجمع عمومی عادی تصمیمات همواره با اکثریت نصف به علاوه یک آراء حاضر در جلسه رسمی معتبر خواهد بود. مگر در مورد انتخاب مدیران و بازرسان که اکثریت نسبی کافی خواهد بود. در مورد انتخاب مدیران تعداد آراء هر رأی دهنده در عدد مدیرانی که باید انتخاب شوند ضرب می شود و حق رأی هر رأی دهنده برابر با حاصل ضرب مذکور خواهد بود. رأی دهنده می تواند آراء خود را به یک نفر بدهد یا آن را بین چند نفری که مایل باشد تقسیم کند. اساسنامه شرکت نمی تواند خلاف این ترتیب را مقرر دارد. ماده89- مجمع عمومی عادی باید سالی یک بار در موقعی که در اساسنامه پیش بینی شده است برای رسیدگی به ترازنامه و حساب سود و زیان سال مالی قبل و صورت دارائی و مطالبات و دیون شرکت و صورت حساب دوره عملکرد سالیانه شرکت و رسیدگی به گزارش مدیران و بازرسان و سایر امور مربوط به حساب های سال مالی تشکیل شود. تبصره ـ بدون قرائت گزارش بازرس یا بازرسان شرکت در مجمع عمومی اخذ تصمیم نسبت به ترازنامه و حساب سود و زیان سال مالی معتبر نخواهد بود. ماده90- تقسیم سود و اندوخته بین صاحبان سهام فقط پس از تصویب مجمع عمومی جائز خواهد بود و در صورت وجود منافع تقسیم ده درصد از سود ویژه سالانه بین صاحبان سهام الزامی است. ماده91- چنانچه هیأت مدیره مجمع عمومی عادی سالانه را در موعد مقرر دعوت نکند بازرس یا بازرسان شرکت مکلفند رأساً اقدام به دعوت مجمع مزبور بنماید. ماده92- هیأت مدیره و همچنین بازرس یا بازرسان شرکت می توانند در مواقع مقتضی مجمع عمومی عادی را به طور فوق العاده دعوت نمایند در این صورت دستور جلسه مجمع باید در آگهی دعوت قید شود. ماده93- در هر موقعی که مجمع عمومی صاحبان سهام بخواهد در حقوق نوع مخصوصی از سهام شرکت تغییر بدهد تصمیم مجمع قطعی نخواهد بود مگر بعد از آنکه دارندگان این گونه سهام در جلسه حاضر باشند و اگر در این دعوت این حد نصاب حاصل نشود در دعوت دوم حضور دارندگان اقلاً یک سوم این گونه سهام کافی خواهد بود. تصمیمات همواره با اکثریت دو سوم آراء معتبر خواهد بود. ماده94- هیچ مجمع عمومی نمی تواند تابعیت شرکت را تغییر بدهد وبا هیچ اکثریتی نمی تواند بر تعهدات صاحبان سهام بیفزاید. ماده95- سهام دارانی که اقلاً یک پنجم سهام شرکت را مالک باشند حق دارند که دعوت صاحبان سهام را برای تشکیل مجمع عمومی از هیأت مدیره خواستار شوند و هیأت مدیره باید حداکثر تا 20 روز مجمع مورد درخواست را با رعایت تشریفات مقرره دعوت کند در غیر این صورت درخواست کنندگان می توانند دعوت مجمع را از بازرس یا بازرسان شرکت خواستار شوند و بازرس یا بازرسان مکلف خواهند بود که با رعایت تشریفات مقرره مجمع مورد تقاضا را حداکثر تا 10 روز دعوت نمایند وگرنه آنگونه صاحبان سهام حق خواهند داشت مستقیماً به دعوت مجمع اقدام کنند به شرط آنکه کلیه تشریفات راجع به دعوت مجمع را رعایت نموده و در آگهی دعوت به عدم اجابت درخواست خود توسط هیأت مدیره و بازرسان تصریح نمایند. ماده96- در مورد ماده 95 دستور مجمع منحصراً موضوعی خواهد بود که در تقاضا نامه ذکر شده است و هیأت رئیسه مجمع از بین صاحبان سهام انتخاب خواهد شد. ماده97- در کلیه موارد دعوت صاحبان برای تشکیل مجامع عمومی باید از طریق نشر آگهی در روزنامه کثیر الانتشاری که آگهی های مربوط به شرکت در آن نشر می گردد به عمل آید. هر یک از مجامع عمومی سالانه باید روزنامه کثیرالانتشاری را که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهام داران تا تشکیل مجمع عمومی سالانه بعد در آن منتشر خواهد شد تعیین نمایند. این تصمیم باید در روزنامه کثیر الانتشاری که تا تاریخ چنین تصمیمی جهت نشر دعوت نامه ها و اطلاعیه های مربوط به شرکت قبلاً تعیین شده منتشر گردد. تبصره ـ در مواقعی که کلیه صاحبان سهام در مجمع حاضر باشند نشر آگهی و تشریفات دعوت الزامی نیست. ماده98- فاصله باید نشر دعوت نامه مجمع عمومی و تاریخ تشکیل آن حداقل 10 روز و حداکثر 40 روز خواهد بود. ماده99- قبل از تشکیل مجمع عمومی هر صاحب سهمی که مایل به حضور در مجمع عمومی باشد باید با ارائه ورقه سهم یا تصدیق موقت سهم متعلق به خود به شرکت مراجعه و ورقه ورود جلسه را دریافت کند. فقط سهام دارانی حق ورود به مجمع را دارند که ورقه ورودی دریافت کرده باشند. از حاضرین در مجمع صورتی ترتیب داده خواهد شد که در آن هویت کامل و اقامتگاه و تعداد سهام و تعداد آراء هر یک از حاضرین قید و به امضاء آنان خواهد رسید. ماده100- در آگهی دعوت صاحبان سهام برای تشکیل مجمع عمومی دستور جلسه و تاریخ و محل تشکیل مجمع با قید ساعت و نشانی کامل باید قید شود



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

تفاوت عقد معلق و عقد مشروط؟

    چنین خواسته اند که اثری برتوافق به عمل آمده،مترتب نباشد، مگرپس ازتحقق امری(معلق علیه) آن عقد معلق نامید ولی درعقدی که متعاقدین خواسته اند ازهمان زمان توافق اراده(انشاعقد)آثار قانونی آن به وجود آید وعلاوه برآن حسب نوع شرط،مشروط علیه،به تعهدعلی حده دیگری نیز عمل کند آن عقد را باید مشروط نامید،بنابراین تعهدات وآثارعقدمشروط منوط ومعلق به هیچ امری نیست ومتعقدین از زمان انعقادعقد ملزم به تعهدات اصلی وتعهدات فرعی(شرط)آن عقد عمل کنند.این درحالی است که درعقد معلق،الزامی به وجود نمی آید مگرپس ازتحقق معلق علیه.

مدت عده در نکاح منقطع ؟در ازدواج موقت عدهٔ زن باردار مثل نکاح دائم تا زایمان و عدهٔ مرگ همسر ۴ ماه و ۱۰ روز است. اما عدهٔ پایان فسخ یا بذل مدت کمتر از نکاح دائم یعنی دو بار قاعدگی و پاک شدن است. در زنانی که با وجود عدم یائسگی عادت نمی‌بینند هم این مدت ۴۵ روز است.

استيفاء بلاجهت؟اگر وجه ‌برات ‌یا فته‌طلب‌ یا چک‌ را نتوان ‌به ‌واسطۀ حصول ‌مرور زمان ‌پنج ‌ساله‌ مطالبه ‌کرد، دارندۀ برات ‌یا فته‌طلب‌ یا چک‌ می‌تواند تا حصول ‌مرور زمان ‌اموال ‌منقوله ‌وجه‌ آنرا از کسی‌ که ‌به‌ ضرر او استفاده ‌بلاجهت ‌کرده‌است‌ مطالبه ‌نماید.
اصطلاحاً هر‌گاه‌ بر دارایی ‌کسی‌ بی‌سبب‌ و به ‌هزینه ‌و زیان ‌دیگری ‌افزوده ‌شود، استیفاء بلاجهت ‌گفته ‌می‌شود

آيا تلفن همراه جزء اموال منقول ميباشد لطفا در مورد امتياز آن هم توضيح دهيد
مطابق ماده 19 قانون مدني اشيائي كه نقل آن از محلي به محل ديگر ممكن باشد بدون اينكه به خود يا محل ان خرابي وارد ايد اموال منقول محسوب ميگردند
عول و تعصیب چیست ؟



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

مقایسه دعوای غصب با دعوای تصرف عدوانی

 

به موجب ماده 308 قانون مدنی که برگرفته از منابع معتبر فقه امامیه است غصب استیلای بر حق غیر به نحو عدوان است و اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است حق مورد استیلا یا مغصوب ممکن است عین یا منفعت یا عین بدون منفعت یا منفعت مجرده و یا حق مالی متعلق به عین باشد بنابراین استیلا بر حقوق غیر مالی و حبس غیر قانونی انسان آزاده غصب محسوب نمی شود . دعوای غصب و تصرف عدوانی مدنی علاوه بر آنکه مفهوماُمتفاوت و مبانی آن دو نیز تفاوت دارد و از لحاظ قلمرو و مصداق نیز متفاوت هستند و اگر چه در بعضی مصادیق مشترک میباشند همانند تصرف عدوانی مال غیر منقولی که در مالکیت متصرف سابق بوده و متصرف لاحق بون رضایت مالک و بدون مجوز قانونی بر آن ملک استیلا یافته اما در بعضی مصادیق عنوان غصب صدق می کند ولی عنوان تصرف عدوانی صدق نمی کند همانند موردی که کسی ملکی را خریداری نموده و مستحقَ للغیر در آمده و بر عکس نیز در بعضی مصادیق عنوان تصرف مدنی صدق می کند اما عنوان غصب صحیح نمی باشد همانند موردی که شخصی خود را مدعی مالکیت واقعی میداند ملکی را بدون توسل به مراجع ذی صلاح از تصرف متصرف مدعی مالکیت خارج کند

اما در مقیسه بین دعوای غصب با دعوای تصرف عدوانی مدنی باید گفت :



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

در جریان دادرسی معمولاً مدت زمانی اصحاب دعوی منتظر حصول نتیجه اختلاف مطروحه می مانند که این مدت زمان ممکن است قبل از آنکه دادرسی به مراحل کمال و حصول نتیجه منجر شود با طرح موضوع و مساله از سوی متقاضی ذینفع(خواهان) و صرفاً در اموری که تعیین تکلیف آن ضرورت فوری دارد، دادگاه بارعایت تشریفات قانونی که به آن خواهیم پرداخت دستور موقت صادر کند. دستور موقت عبارت از دستوری است که دادگاه مبنی بر توقیف مال یا انجام عمل یا منع از امری صادر کند. دستور موقت صادره از سوی دادگاه هیچ تاثیری در اصل دعوی ندارد.

برای مثال مالک زمین خود را برای کشاورزی به دیگری می دهد ولی در حین کشت از آبیاری زمین جلوگیری می کند در اینجا کشاورز میتواند با درخواست صدور دستور موقت از ممانعت او جلوگیری کند. یا به عنوان مثال مالک خانه ای آن را با سند عادی با دیگری منتقل کند و یا هیات مدیره آپارتمانی علیرغم دریافت سهم بدهی از برقراری مجدد خدمات مشترک مانند تهویه مطبوع، شوفاژ، آب گرم و ... خودداری کند در این حالت مالک با ارایه دستور موقت هیات مدیره



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

تلقيح خارجي

روش نخست : در روش نخست عمل بارور شدن و پرورش نطفه داخل رحم انجام مي شود اما بر حسب اينكه بين صاحبان نطفه (زن و مرد ) رابطه زوجيت يا زناشوئي مشروع موجود بوده و يا چنين ارتباطي وجود نداشته باشد اين روش به دو صورت لقاح همگون يا تلقيح بين همسران و لقاح ناهمگون و تلقيح بين افراد بيگانه تقسيم مي گردد لقاح همگون يا تلقيح بين همسران
در تلقيح مصنوعي همگون پاي شخص ثالث در ميان نيست نطفه (اسپرم ) مرد را به نحوي بدست آورده و آنرا در رحم همسرقانوني او وارد مي كنند.معمولا"توسل به اين روش آنگاه صورت مي گيرد كه توسل به روشهاي متداول يعني مقاربت دو همسر بامشكلات فيزيكي از قبيل :غيرقابل نفوذبودن دهانه رحم يا كمي اسپرم وياناتواني جنسي مرديا انزوال زودرس مواجه است و تلاشهاي پزشكان يا روانپزشكان مجرب درمان اين گونه نارساييها و بيماريها موثر واقع نمي گردد .در تلقيح بين همسران به يكي از دو طريق اقدام مي شود 0
گاهي همسران خود در انجام اين عمل مباشرت داشته و بادخالت دادن ديگران در گرفتن اسپرم يا تخمك مرتكب اقدام خلاف اخلاقي نمي شوند 0گاهي نيز در مسير عمل ، ديگران به عنوان متخصص و غيره دخالت مي كنند كه ممكن است بعضا" مرتكب اعمال غيرمجاز يا خلاف شرع نيز بشوند .

لقاح ناهمگون يا تلقيح بين دو بيگانه



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

 

 
 

عقد حبس و ماهیت آن (قسمت اول)

 

هادی حاجیانی- وکیل دادگستری

طرح مطلب- اختلاف نظر فقها و  حقوقدانان در خصوص ماهیات عقود همواره با بن بستهایی روبرو بوده است که می توان عوامل متعددی برای آن برشمرد. عدم وجود نصی در شرع و قانون و عدم وجود عرف مسلم و همچنین وجود ماهیات مشابه و تداخل عناصر و ویژگی های این ماهیات، سختی کار را  دوچندان نموده است. آن عنوانی که ما را به قلم فرسائی واداشت، موضوع عقد حبس



ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
تعریف وکالت قانون مدنی ایران در ماده 656 وکالت را چنین تعریف کرده است: «وکالت عقدی است که بموجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را بر انجام امری نایب خود قرار می دهد» با انعقاد عقد وکالت ، وکیل و موکل در برابر یکدیگر حق و تکلیف یافته، دارای روابط حقوقی، وظایف و مسئولیت های متقابلی می شوند

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
خلاصه ی حقوق مدنی ۶ : عقود معین ( بیع . معاوضه . اجاره . قرض . جعاله و صلح ) حقوق مدنی ۶ شامل عقود معین می باشد که مهمترین آنها عقد بیع می باشد که ناقل عین است و عقد اجاره که ناقل منفعت

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
بسمه تعالي اجاره نامه يَااَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُوا اَوْفُوابِالْعُقُودِ اي كسانيكه ايمان آورده ايدبه عهدوپيمانهايتان وفاكنيد. تاريخ تنظيم: ..... 1:موجرآقاي: "نام اجاره دهنده" فرزند: ..... ، بشمارة شناسنامة: ..... ،صادره از: ..... ، نشاني: ..... ،تلفن تماس ..... . 2:مستأجرآقاي: "نام اجاره كننده" فرزند: ..... بشمارة شناسنامة:..... ،صادره از:..... ،نشاني:مورداجاره،نشاني محل كار: ..... تلفن: ..... 3:مورداجاره:تمامي ششدانگ يكباب ..... واقع در ..... تلفن..... به مساحت تقريبي ..... مترمربع جزءپلاك ثبتي ..... باحق استقاده ازآب،گازوتلفن شمارة..... وپاركينگ وجميع لوازم ولواحق شرعيه وعرفيه كه به رؤيت وتأييدمستأجررسيده است و مورداجاره براي خانوادة..... نفري اجاره داده شد. 4:مدت اجاره يكسال شمسي ازتاريخ..... لغايت ..... مي باشد. 5:اجاره بهاء درتمام مدت اجاره(..... شمسي)مبلغ ..... ريال معادل ..... تومان كه به قرارماهيانه..... تومان(..... ريال تمام)دراول هرماه وطي رسيد كتبي تأديه مي شود. تبصرةالف:درصورت تأخير بيش ازده روزمستأجردرتأدية هريك ازاقساط مال الاجاره ،موجرمي تواندوفق قانون روابط موجرومستأجرنسبت به فسخ اجاره نامه وتخلية مورداجاره اقدام نمايد. تبصرة ب:مستأجرمبلغ ..... ريال (..... تومان)نقداً بعنوان قرض الحسنه به موجرپرداخت نمود.زمان بازپرداخت اين قرض ،تاريخ انقضاي مدت اجاره يازمان فسخ است لكن بين طرفين شرط شده كه قرض دهنده حق مطالبة بازپرداخت دين رانداردمگراينكه مورداجاره تخليه وعين مستأجره به موجرمستردشود.بنابراين مستأجرحق رجوع به مبلغ فوق راتاتخلية مورداجاره وتسويه هاي متعلقه ازقبيل آب،برق،گاز،تلفن و.... نخواهدداشت. تبصرة ج:چك هاي شمارة..... و..... عهدة بانك ..... شعبة ..... كد..... بترتيب به تاريخ هاي ..... و..... بعنوان تضمين پرداخت مال الاجاره وچك شمارة..... عهدة همان بانك بعنوان ضمانت تخليه توسط مستأجر تحويل موجرگرديد. 6:شروط: الف:ماليات مستغلات وعوارض شهرداري وتعميرات اساسي بعهدة موجروهزينه هاي استفاده ازحفاظت ونظافت بعهدة مستأجرمي باشد. ب:مستأجرحق انتقال مورداجاره راكلاًوجزءً بغيرندارد. ج:مورداجاره صرفاً براي سكونت باجاره واگذارمي شودوحق استفادة تجاري براي مستأجروجودندارد. د:مستأجرمتعهداست بهاي آب ،برق،گازوتلفن مصرفي مورداجاره رادرمواعدمقرربه سازمانهاي مربوطه تأديه نمايدوقبوض رسمي آنرا هنگام تخليه به موجرتسليم نمايد. ه:مستأجرمتعهداست باانقضاي مدت اجاره وياحين الفسخ مورداجاره راتخليه وضمن تسويه حسابهاي فيمابين وبااخذرسيدبه موجرتحويل نمايد.ودرصورت بروزهرگونه عيب ونقص درمورداجاره كه مربوط به استفادة مستأجرباشدازقبيل شكستن درب وپنجره،شيشه وكليدوپريزوقفل ودستگيره وامثالهم ازعهدة خسارت وارده برآيد. و:مستأجرمتعهدبه پرداخت هزينه هاي مربوط به نظافت ونگهداري مشاعات نسبت به سهم خودمي باشد. ز:چنانكه مستأجرقبل ازانقضاي مدت اجاره تمايل به فسخ قراردادوتخلية عين مستأجره گرددمتعهدخواهدبودمراتب فسخ رايك ماه قبل به موجراطلاع داده ويك ماه اجاره بهاي اضافي وبلاعوض پس ازتخليه مورد اجاره را به موجربپردازد. ح:باامضاي اين قراردادمورداجاره به تصرف مستأجرداده شد. ط:اين قرارداد دراجراي مقررات مادة 2قانون روابط موجرومستأجرمصوب سال1376 و دردونسخه كه هركدام داراي حكم واحدهستند،تنظيم گرديد. امضاء موجر"نام و امضاء اجاره دهنده" امضاء مستأجر "نام و امضاء اجاره كننده" امضاءشاهد اول "نام و امضاء شاهد اجاره دهنده" امضاء شاهددوم "نام و امضاء شاهد اجاره كننده"


تاریخ: برچسب: اجاره نامه,
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
تصرف عدوانی، رفع مزاحمت و ممانعت از حق یکی از جرایم علیه اموال و مالکیت دعاوی، "تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق" است که مراجعه کنندگان به دستگاه های قضایی تقاضای رسیدگی به آن را دارند. این جرم هم به لحاظ ماهیت و دلایل

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
بدل حیلوله و شرایط آن بَدَل در لغت به معنای جایگزین، جانشین و عوض آمده و جمع آن ابدال است. بدل به دو نوع تقسیم می‎شود: بدل قراردادی که مبنای آن توافق و قرارداد می‎باشد و بدل قهری که مبنای آن قانون می‎باشد.

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
اموال ضایع شدنی غایب باید توسط ورثه فروخته شود ‌به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا»، طبق ماده 140 قانون امور حسبی، در صورتی که غایب برای اداره اموال خود کسی را معین کرده باشد و آن فرد فوت شود یا به جهت دیگری صلاحیتش

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
تعهّد به نفع شخص ثالث از مقالات ارسال شده به حقوق امروز نویسنده: آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد اصل شخصی بودن قراردادها (Privity of contract) یکی از اصول حاکم بر عقود است که در حقوق اروپا هم در نظام حقوقی کامن لا (Common law) هم در نظام مدوّن (civil law) پذیرفته شده است

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
مقایسه دعوی متقابل و تهاتر دعوای متقابل، از دعاوی طاری و یکی از رق دفاعی است که از سو خوانده در مقابل دعوای خواهان تا اولین جلسه دادرسی به شرط داشتن ارتباط کامل یا اتحاد منشا با دعوای اصلی به موجب دادخواست اقامه می شود ( ماده 284 قانون آیین دادرسی مدنی )

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
بسیار دیده ایم كه محاكم، خصوصاً محاكم بدوی در تشخیص دعاوی مالی از دعاوی غیرمالی مرتكب اشتباه شده اند و دفاتر دادگاه نیز بدون توجه به دعوی مطروحه اقدام به اخذ هزینه دادرسی بر مبنای دعاوی غیرمالی كرده اند كه این امر علاوه بر وارد كردن خسارت به درآمد عمومی كشور و طرح دعاوی واهی

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
مفهوم فرزند خواندگي هر زن و شوهر مقيم ايران در صورت توافق با يكديگر مي توانند سرپرستي طفل صغير را بعهده بگيرند مشروط بر آنكه منافع مادي و معنوي طفل را تأمين نمايند . شرايط زوجين براي فرزند خواندگي 1 – پنج سال تمام از تاريخ ازدواج آنها گذشته و آنها در اين مدت صاحب فرزندي نشده باشد .

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
برگ اظهارنامه مشخصات و اقامتگاه مخاطب موضوع اظهارنامه مشخصات و اقامتگاه اظهارکننده خلاصه جواب خلاصه اظهارات


تاریخ: برچسب:برگ اظهارنامه,
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
دعاوي مالي و غيرمالي بسيار ديده ايم كه محاكم، خصوصاً محاكم بدوي در تشخيص دعاوي مالي از دعاوي غيرمالي مرتكب اشتباه شده اند و دفاتر دادگاه نيز بدون توجه به دعوي مطروحه اقدام به اخذ هزينه دادرسي بر مبناي دعاوي غيرمالي كرده اند كه اين امر علاوه بر وارد كردن خسارت به درآمد عمومي كشور و طرح دعاوي واهي از ناحيه اشخاص، مشكلات عديده اي را نيز خصوصاً در مرحله تجديد نظر پديد مي آورده

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
گرایشهای مختلف حقوق * داوطلبان بايد بر اساس گرايش انتخابي خود به دروس ذكر شده بر اساس هر گرايش كه در ذيل آمده است پاسخ دهند. گرايش حقوق خصوصي و حقوق اقتصادي...

ادامه مطلب...
ارسال توسط عباس کیانی اکردی
خسارت دادرسی ماده 515 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب مقرر می دارد:«خواهان حق دارد جبران خسارت ناشی از دادرسی را كه به علت تقصیر خوانده نسبت به ادای حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد، از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خساراتی ...

ادامه مطلب...
تاریخ: برچسب:خسارت دادرسی,
ارسال توسط عباس کیانی اکردی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 239
بازدید کل : 228789
تعداد مطالب : 265
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1